-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:7555 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

فلسفه تفاوت حقوق زن و مرد در مسائلي مانند ارث، شهادت و ...چيست؟



بي ترديد زنان از حيث انسانيت و رسيدن به كمال و هدف آفرينش همانند مردان هستند، از اين رو پيامبر اسلام (ص) زنان را همتاي مردان دانست: انّما النسّاء شقايق الرّجال [1] ؛ زنان همتاي مردانند در تقوا، ايمان، دانش، اعمال صالح ديگر ارزشهاي اسلامي و انساني زنان با مردان تفاوت ندارند: يا ايّها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي... ان اكرمكم عند الله اتقيكم[2] : السّابقون السّابقون اولئك المقربون[3]: من عمل صالحاً من ذكر و انثي و هو مؤمن فلنحينيّه حيوهْْ طيبهْْ [4] : يرفع الله الذين آمنوا و الذّين اوتو العلم درجات[5] : فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجراً عظيماً[6].



واقعيت آن است تفاوت زن و مرد در ساختار فيزيكي، روحي و امور طبيعي آنان ظهور ميكند و همين تفاوتها نيز سبب شدهاند كه در تشريع برخي از قوانين و مباني حقوقي بين زن و مرد تفاوت ايجاد شود كه اين تفاوتها قابلقبول بوده و لازمه نظام آفرينش است. استاد شهيد مطهري مينويسد: آن چه از نظر اسلام مطرح است اين است كه زن و مرد به دليل اين كه يكي زن است و ديگري مرد، در جهات زيادي مشابه يكديگر نيستند، جهان براي آنها يك جور نيست، خلقت و طبيعت آنها را يك نواخت نخواسته است و همين جهت ايجاب ميكند كه از لحاظ بسياري از حقوق و تكاليف و مجازات ها وضع مشابهي نداشته باشند.[7]



در خصوص شهادت زن بايد گفت: اگر در برخي از موارد كه شهادت دو زن مانند شهادت يك مرد به حساب آمده است، اين ناشي از آن است كه زن معمولاً كمتر در صحنههاي سياسي و اجتماعي حضور داشته و به خانهداري و تربيت فرزندان مي پردازند، و حال آن كه مردان معمولاً بيشتر در صحنههاي اجتماع حضور داشته و شاهد قتل ها... هستند استاد جوادي آملي مينويسد:



[...] تعليل حضرت در مورد نقصان عقل اين است كه شهادت دو زن، در حكم شهادت يك مرد است، زيرا كه در قرآن ميفرمايد: فان لم يكونا رَجُلين فرجلٌ و امْر أتانِ ممّن تَرْضَون من الشهداء.



شهادت دو زن، در حكم شهادت يك مرد است. در اين مورد نيز مضافاً بر آنچه در آغاز فصل اشاره شد به اين كه شهادت امري مستند به حس و مشاهده است و حضور و شهود زن در همه جا محذور و يا محدود مي باشد، خود قرآن نكتة آن را ذكر ميكند و ميفرمايد: اين كه شهادت دو زن، در حكم شهادت يك مرد است، نه براي آن است كه زن، عقل و دركي ناقص دارد و در تشخيص، اشتباه ميكند بلكه:اَن تَضِلَّ اِحداهما فتذكّر احداهما الأُخري ؛ اگر يكي از اين دو فراموش نمود ديگري او را تذكر بدهد.



زيرا كه زن مشغول كارهاي خانه، تربيت بچه، و مشكلات مادري بوده و ممكن است صحنهاي را كه ديده فراموش كند، بنابراين دو نفر باشند تا اگر يكي يادش رفت ديگري او را متذكر كند.[8]







در خصوص تفاوت ارث زن و مرد نيز استاد جوادي آملي مينويسد: دربارة ارث زن مي توان گفت گر چه كمبود برخي از موارد سهام را اموري مانند تحميل هزينة زندگي او بر شوهر و نيز تحميل مهر بر همسر و اختصاص تحميل ديه بر عاقله مرد نه زن (يعني زن هرگز مسؤول دية خطايي برادر و برادرزاده و مانند آن نخواهد بود) به عهده مي گيرد، ليكن توضيح كوتاهي پيرامون اصل ارثِ زن و برخي از اقسام آن در اين مبحث سودمند مي باشد، اولاً معلوم باشد كه زن مانند شوهر همراه با تمام طبقاتِ ارث، حضور حقوقي دارد و در تمامي مراتب طبقهبندي شدة ارث زنِ شوهر متوفي مانند شوهر زن متوفاه حضور دارد. ثانياً سهم زن گاهي مساوي سهم مرد است و گاهي كمتر از آن و زماني نيز بيشتر از سهم مرد قرار دارد. اينچنين نيست كه در تمام انحاء ارث سهم زن كمتر از سهم مرد باشد.



موارديكه زن همتاي مرد ارث ميبرد و نه كمتر از آن، عبارت است از:



1ـ پدر و مادر ميّت: در صورتي كه ميّت فرزند داشته باشد كه هر كدام از ابوين سُدس= كي ششم ميبرند و سهم پدر در خصوص فرض مزبور از مال فرزند، بيشتر از سهم مادر نيست.



2ـ كلاله مادري يعني برادر و خواهرِ مادري ميّت كه به اندازة مساوي ارث ميبرند نه با تفاوت، به طوري كه خواهر مادري ميّت معادل سهم برادر مادري ميّت ارث ميبرد نه كمتر از آن و آية 11 - 12 سورة نساء دليل اين دو حكم است چنانكه وسائل الشيعه باب 3 و باب 8 از ابواب ميراث الاخوه و الاجداد حكم كلاله را تعرض نموده است.



و اما موارديكه زن كمتر از مرد ارث مي برد، مانند: دختر كه كمتر از پسر ارث ميبرد مانندكلاله پدري و مادري يعني برادر و خواهر پدري و مادري ميّت كه در اين صورت نيز زن يعني خواهر ميت نصف سهم مرد يعني برادر ميت ارث ميبرد و آية 11 سورة نساء عهده دار بيان تفاوت ارث پدر و مادر ميت كه داراي فرزند نباشند و نيز تفاوت ارث دختر و پسر و آية 176 كه پايان سورة نساء است عهده دار



بيان تفاوت ارث كلاله پدر و مادري يا پدري ميّت ميباشد. البته گاهي نقص ارث متوجّه سهم كلالة پدري ميشود در اين مورد سهم زن همچنان محفوظ است و سهم مرد محذوف و محجوب ميباشد. ليكن هيچگاه نقص سهم متوجه كلاله امي نميشود.



اما موارديكه سهم زن بيش از سهم مرد مي باشد، مانند: موردي كه ميّت غير از پدر و دختر وارث ديگر نداشته باشد كه در اينجا پدر سُدس= يك ششم ميبرد و دختر بيش از آن. و مانند: موردي كه ميّت داراي نوه باشد و فرزندهاي او در زمان حيات وي مرده باشد كه در اينجا نوة پسري سهم پسر را ميبرد و نوة دختري سهم دختر را (نصيب مَن يَتَقرّب بالميّت) يعني اگر نوة پسري دختر باشد و نوة دختري پسر باشد در اين حال آن دختر دو برابر اين پسر مي برد، گرچه منشأ اين تفاوت همان تفاوت ارث دختر و پسر ميباشد، ليكن آنچه فعلاً در تقسيم خارجي صورت ميپذيرد اين است كه زن دو برابر مرد ارث برده است، و در برخي از احاديث معصومين چنين آمده است: بِنتُ الابِنِ اَقرب من ابن البنتِ، يعني دختر پسر از پسر دختر به ميّت و موّرث خود نزديك تر است.



نكتة قابل توجه آن كه گرچه خداوند تمام قوانين حقوقي را برابر حقوق فطري تنظيم و تدوين فرموده است تا زمينة اثارة دفائن فطري و شكوفايي گنجينههاي دروني جامعة بشري فراهم گردد، ليكن در پايان آية ارث، دو اسم از اسماي حسناي الهي را يادآور ميشود كه هماهنگي نظام تشريع و تكوين را در خاطرهها احيا نمايد و آن اين است كه در پايان آية 11 سورة نساء كه عهده دار برخي از ارث هاي متفاوت مي باشد، چنين فرموده است:... انّ الله كان عليماً حكيماً يعنيشما از علم و حكمت كافي برخوردار نيستيد تا راز تفاوت را كه در هستة مركزي عدل نهفته در آن جستجو كنيد، ليكن خداوند آگاه و حكيم است. همه علل تساوي و عوامل تفاوت را جمع بندي نموده و بر مدار حكمت آنها را به صورت موادّ معتدل حقوقي روانه مي فرمايد، تا مسائل در سنت و مانند آن از تفريط جاهليت كهن و از افراط جاهليت جديد و مُدِرن مصون بماند.



قرآن كريم براي اهتمام به حق زن، هنگام تعيين سهام ارث، اول ارث زن را اصل و مبنا قرار داده و آن را مسلّم دانسته و معيار ارث معرفي مي نمايد، آنگاه ميفرمايد: للذّكر مثل حظّ الاُنثيين، يعني در موقع بيان سهم برادر، چنين نميفرمايد كه خواهر نصف سهم برادر ميبرد كه پارامتر اصلي، سهم برادر باشد، بلكه معيار و اصلِ مفروض و مسلّم را ارث خواهر كه دختر ميّت است قرار ميدهد و سهم برادر كه پسر متوفا ميباشد دو برابر سهم خواهر ميداند تا اصل ارث زن قطعي و مفروغ عنه باشد.[9]



مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.